بسم رب الرفیق
خلاصه ضد گلوله
تقدیر و سرنوشت؛ دو آدم رو مقابل هم میذاره
که به اندازه سر ارزنی شباهتی بینشون نیست!
یکی از خدا میگه و ایمان؛ یکی از دنیا میگه و لذتاش!
اونجایی که این دو تا خط موازی میفهمن
دلشون لغزیده چیکار میکنن؟
این یکی خداشو ول میکنه یا اونیکی دنیاشو ؟
آخرش به کجا میرسه؟ کی به کی میشه؟
ن.رستمی(انتظار)
بسم رب الحامی
دلنوشته
پلک هایم بر هم فرود میآیند.
نفسم، نفسم قصد بالا آمدن ندارد!
رعشهای بر تنم میافتد
اشک هایم سقوط میکنند؛
ای جان جانان؛ جانم به لب آمد، برس به جانم!
ن. رستمی(انتظار)
برای مطالعه ی کامل دلنوشته ها و داستانک ها به قلم ن. رستمی
نویسنده ی کافه تک رمان به لینک وبلاگ زیر مراجعه فرمایید.
http://www.caferomanentezar3.loxblog.com
بسم رب الکعبه
من پسرم!
مقدمه من پسرم
بگذار تمام جهان در بوق و کرنا کند دختر بودنم را
بگذار تصویر دختر در آینه پوزخندم زند.
بگذار لباس هایم حالم را بد کند؛ من پسرم!
کل جهان یک صدا در گوشم فریاد می زند
دختر بودنم را اما روحم؛
خیالم پس می زند این حقیقت را ...
چرا نمی فهمند پسر بودنم را؟
ن.رستمی(انتظار)
برای مطالعه ی کامل رمان من پسرم به قلم ن. رستمی
نویسنده ی کافه تک رمان به آدرس لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.caferomanentezar1.loxblog.com